5+1

مجــــــــموعه کتـــــــــــــابهای جــــــــامع عربـــــــــــــــی 1+5 (تلفن ارسال رایگان :09397273945)

5+1

مجــــــــموعه کتـــــــــــــابهای جــــــــامع عربـــــــــــــــی 1+5 (تلفن ارسال رایگان :09397273945)

5+1

این وبلاگ برای معرفی مجموعه کتاب های عربی 1+5 و همینطور آموزش این درس به علاقه مندان ایجاد شده و در آن به مباحثی مانند قواعد عربی ، ترجمه درس ها ،نمونه سوال ، تست و غیره پرداخته می شود .

بایگانی

الدرس السابع : درس هفتم 

(( الجبلُ الرصین : کوه استوار ))

نجیب الکیلانـﻰّ

کانت الزِّنزانةُ صامتةً و فـﻰ رُکْنٍ من أرکانِ الزنزانةِالصّامتةِ الْمُظْلِمَةِ، کان شیخٌ لم یکُن لسانُه یَکُفّ عن التسبیحِ و الدعاءِ

سلول زندان ساکت بود و در کنار ستونی از ستون های سلول زندانِ ساکتِ تاریک، پیر مردی بود که زبانش از ستایش خدا و دعا باز نمی ایستاد 

أحسّ تباشیرَ الفجر فَاتجه الی دَلو الماء فلَم یَجد به قطرةً واحدةً فَتَذکّر أنّ السّجانَ قدأمرَ أن یُحرَمَ منالماءکوسیلةٍ من وسایل الضغط والتعذیب فَضَرَبَ بِکفَّیْهِ التُّرابَ قائلاً: ﴿ فَلم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا...﴾ جاء السجّان وصاح:

 سپیده صبح را احساس نمود به سمت سطل آب رفتپس یک قطره در آن نیافت به یاد آورد که زندان بان دستورداده است از آب محروم شود به عنوانک وسیله فشار وشکنجه پس کف دستهایش را به خاک زد در حالی که می گفت: اگر آبی پیدا نکردید پس تیمم کنید ... زندانبان آمد وفریاد کشید

اِنْهَضْ من مکانِک! سَتَعْرفُ الیومَ کیف نَفُکُّ عُقْدةَ لسانِک:

از جایت بلند شو! می دانیم امروز چگونه گره ی زبانت را بازکنیم

و أمامَ الْمَحکمةِ العسکریَّة وقف الشیخُ فـﻰ هُدوءٍ عجیب،

 و در برابر دادگاه نظامی پیرمرد با آرامش عجیبی ایستاد

سأله الرئیسُ قائلا : لماذا قاتَلْتَ دَوْلَتَنا؟ لِکَونها دولةً باغیةً... طاغیةً... معتدیةً علینا

رﺋـیس دادگاه از وی چنین پرسید: -چرا با دولت ما مبارزه کردی؟-چون که دولتی ظالم...سرکش و متجاوز به ما بود

إذا أطْلَقْنا سَراحَک، ماذا تفعل؟ - أعودُ لِلْجهادِ فـﻰ سبیل اللّه. لماذا تَکْرَهُنا هکذا؟ 

اگر ما تو را آزاد کنیم، چکار می کنی؟ به جهاد کردن در راه خدا باز می گردم. - چرا این چنین از ما بدت می آید؟

. منطقٌ عجیبٌ حقّاً... لِأنّکم طُغاةٌ و ظَلَمةٌ... هل تَنْتَظِرون أن أفْرِشَ لکم الطّریقَ بالوُرودِ و أقولَ لکُم:

واقعاً سخن شگفت آوری است ... برای اینکه شماها سرکش و ستمگرید ... آیا انتظار دارید که راه را با گل ها برایتان فرش کنم وبه شما بگویم:

أیُّها اللُّصوصُ! هذا بیتـﻰ، اِسْرِقوا... و هذهِ رَقَبَتـﻰ اِقْطَعوها.

ای دزدان! این خانه ی من است، بدزدید ... واین گردن من است، آن را ببرید!

کَذِبْتَ أیُّها الشیخُ... نحن دُعاةُ نورٍ و معرفةٍ و عدلٍ.

 دروغ گفتی ای پیرمرد ... ما دعوت کنندگان به سوی روشنایی و شناخت و عدالت هستیم . -

یا قاتِلى الأنبیاء و الأبریاء و یا مُخَرّبـﻰ الدّیارِ! إنَّنا لا نؤْمِنُ بِکُم، إذْ لیس لِلشّیاطینِ رسالةُ نورٍ و معرفةٍ و عدلٍ

ای قاتلان پیامبران و بی گناهان و ای ویران کنندگان خانه ها! بی شک ما به شما ایمان نمی آوریم، زیرا شیطان ها پیام نور و شناخت و عدالت ندارند .

ألاتُخْبِرُنا عَمّن معک؟ علی أتمِّ الاستعدادِ... تکلَّم! إذن أیُّها الشیخُ.

آیا به ما اطلاع نمی دهی چه کسانی همراه تو هستند؟ با تمام آمادگی ... بنابر این ، حرف بزن! پیرمرد!

فابْتَسَم و قال: مَعى کثیرونَ... هناک علی سُفوح الجبالِ، فـﻰ الکُهوف و شَوارعِ الْمُدن.

لبخند زد و گفت: خیلی ها با من هستند ... آنجا در دامنه های کوهها، در غارها و خیابان های شهرها ...

... إنَّهم کثیرونَ جدّاً یا أیُّها القاضىو أظنُّکَ تَعْرِفُهم و هل تَعْرِفُ وطناً لا یَثورُ أبناؤهُ إذا ما داسَتْه أقدامُ الغُزاةِ؟ ذلک منطقُ الأزل .آنها واقعاً بسیارند. ای قاضی ! و گمان می کنم که تو آنها را می شناسی و آیا وطنی را می شناسی که هر گاه گامهای متجاوزان آنجا را لگد کوب کند ؛ فرزندانش قیام نکنند؟ آن سخن و منطق همیشگی است .

ِ و فـﻰ حُجرةِ الْمُداوَلةِ، قال الرئیسُ لِأعضاء المحکمةِ العسکریَّةِ العُلْیا: 

و در اتاق مشاوره، رییس به اعضاء دادگاه عالی نظامی گفت:

من السَّهْل أن نَحْکُمَ علیه بالإعدامِ و لکنّ هؤلاء المسلمینَ یُقَدِّسون الدَّمَ و یَجْعلونَ من شُهدائهم أنصافَ آلهةٍ.

آسان است که او را به اعدام محکوم کنیم ولی این مسلمانان خون را مقدس می شمارند و شهیدانشان را نیمه خدایان قرار می دهند.

ولو قَتَلْنا هذا الشیخَ لَجَری دمُه بین مُواطِنیه صائحاً و لَخَسَرنا الکثیرَ

و اگر ما این پیرمرد را بکشیم، بدون شک خون او فریادزنان در میان هموطنانش جاری می شود و بسیاری چیزها را از دست می دهیم.

إنّ السجنَ مقبرةُ الأحیاءِ فَلْنَدْفِنْ هذا الشیخَ حَیّاً

زندان مقبره ی زندگان است، پس باید این شیخ را زنده دفن کنیم

و أخیراً صُدِر الحکمُ علی الشیخِ بالسّجن... و التاریخُ یُصنْع من جدیدٍ

و سرانجام حکم زندانی شدن پیرمرد صادر شد... و تاریخ از نو ساخته می شود ...

 

  • سیدعلی احمدی

- ألاتُخْبِرُنا عَمّن معک

- یا قاتِلى الأنبیاء و الأبریاء و یا مُخَرّبـﻰ الدّیارِ

5plus1

أحسّ تباشیرَ الفجر فَاتجه الی دَلو الماء فلَم یَجد به قطرةً

أحسّ تباشیرَ الفجر فَاتجه الی دَلو الماء فلَم یَجد به قطرةً واحدةً

أخیراً صُدِر الحکمُ علی الشیخِ بالسّجن

أعودُ لِلْجهادِ فـﻰ سبیل اللّه. لماذا تَکْرَهُنا هکذا

أمامَ الْمَحکمةِ العسکریَّة وقف الشیخُ فـﻰ هُدوءٍ

أیها اللّصوص هذا بیتـﻰ اسرِقوا و هذه رقبتـﻰ اقطعوها

إذا أطْلَقْنا سَراحَک

إذْ لیس لِلشّیاطینِ رسالةُ نورٍ

إنّ السجنَ مقبرةُ الأحیاءِ فَلْنَدْفِنْ هذا الشیخَ حَیّاً

إنَّنا لا نؤْمِنُ بِکُم

إنَّهم کثیرونَ جدّاً یا أیُّها القاضى! و أظنُّکَ تَعْرِفُهم

التاریخُ یُصنْع من جدیدٍ

الجبل الرصین

الدرس السابع

المسلمینَ یُقَدِّسون الدَّمَ و یَجْعلونَ من شُهدائهم أنصافَ آلهةٍ

انهض من مکانک ستعرف الیوم کیف نفک عقدة لسانک

بِکفَّیْهِ التُّرابَ قائلاً فَلم تجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا

ترجمه درس 7 عربی پیش

ترجمه عربی پیش دانشگاهی

ذلک منطقُ الأزل

سأله الرئیسُ قائلا : لماذا قاتَلْتَ دَوْلَتَنا

سُفوح الجبالِ

سیدعلی احمدی

عربی1+5

عربی5+1

فابْتَسَم و قال: مَعى کثیرونَ... هناک علی

فـﻰ الکُهوف و شَوارعِ الْمُدن.

فـﻰ رُکْنٍ من أرکانِ الزنزانةِالصّامتةِ الْمُظْلِمَةِ

لِکَونها دولةً باغیةً... طاغیةً... معتدیةً

لی أتمِّ الاستعدادِ... تکلَّم! إذن أیُّها الشیخُ.

ماذا تفعل

من السَّهْل أن نَحْکُمَ علیه بالإعدامِ و لکنّ هؤلاء

من وسایل الضغط والتعذیب فَضَرَبَ بِکفَّیْهِ

منطقٌ عجیبٌ حقّاً... لِأنّکم طُغاةٌ و ظَلَمةٌ

نجیب الکیلانـﻰّ کانت الزِّنزانةُ صامتةً

هل تَعْرِفُ وطناً لا یَثورُ أبناؤهُ إذا ما داسَتْه أقدامُ الغُزاةِ

هل تَنْتَظِرون أن أفْرِشَ لکم الطّریقَ بالوُرودِ

واحدةً فَتَذکّر أنّ السّجانَ قدأمرَ أن یُحرَمَ منالماءکوسیلةٍ

ولو قتلنا هذا الشیخ لجری دمه بین مواطنیه صائحا و لخسرنا الکثیر

ِ و فـﻰ حجرة المداولة قال الرئیس لِأعضاء المحکمة العسکریة العلیا

کان شیخٌ لم یکُن لسانُه یَکُفّ عن التسبیحِ و الدعاءِ

کانت الزنزانة صامتة

کانت الزِّنزانةُ صامتةً و فـﻰ رُکْنٍ من أرکانِ

کتاب کار عربی

کذبت أیُّها الشیخُ نحن دُعاةُ نورٍ و معرفةٍ و عدل

نظرات  (۴)

سلام مرسی از اینکه بفکرمونین...
عالی بود دمتون گرم 


عااااااااااااالی

سلااام ممنونم از ترجمه کاملتون 
اجرکم عندالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دیکشنری